در جدال با استکبار يکي از مهمترين ويژگي هاي مجاهد في سبيل الله عدم تاثيرپذيري از دشمن است. دشمن همواره تلاش دارد تا محاسبات ما را بر هم زده و دچار خطاي محاسباتي نمايد و از اين طريق بر رقيب فائق آيد. اين فرآيند معمولا از سه گانه تهديد و تطميع و فريب حاصل ميگردد. حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در بياناتشان در سي امين سالگرد رحلت حضرت امام(ره) نکته قابل ملاحظهاي در اين زمينه فرمودند. معظم له ضمن بررسي شخصيت بنيانگذار انقلاب اسلامي يادآوري کردند: «تلاش دشمن و تهديد دشمن نميتوانست دستگاه محاسباتي امام را به هم بريزد»
در اين ميان اين سوال کليدي قابل طرح است که حضرت امام(ره) چگونه توانسته بود خود را در برابر سناريوي دشمن براي ايجاد خطاي محاسباتي مصون بدارد؟! اين مصونيت چگونه بدست ميآيد؟ حکيم انقلاب گريزي کوتاه به پاسخ اين سوال ميزنند و مي فرمايند: «دشمن نميتوانست دستگاه محاسباتي امام بزرگوار را که به بينات دين مبين اسلام متّکي بود، دچار اختلال بکند.»
انقلاب اسلامي، احياگر عقلانيت در کشور
بدون شک انقلاب اسلامي همچون نهضت انبياء الهي در طول تاريخ احياگر عقلها و قلبها بود. انقلاب اسلامي ملت ايران را به آنچنان خوداگاهي رساند که منافع واقعي خود را شناخته و اسير ترفندها و سناريوهاي دشمن نشوند. رهبر معظم انقلاب اسلامي در شرح اين داستان مي فرمايند:
«يکي از مهمترين خدمات انقلاب اسلامي، احياي عقلانيت صحيح در کشور بود. اينکه شما جوان دانشجو ميآييد مسائل منطقه را تحليل ميکنيد، با نگاه موشکافانه مسائل را ميبينيد، دشمن را معرفي ميکنيد، حوادث منطقه را تحليل ميکنيد و ميايستيد، اين نشان دهندهي حيات عقلاني يک کشور است؛ اين را انقلاب به ما داد. امروز بعضيها باز دلشان ميخواهد برگردند به همان شکل سابق. همان جريانهاي غربزده – جريانهايي که عاشق غربند، ملت را تحقير ميکنند، داشتهها را تحقير ميکنند، فرهنگ و هويت ملي را تحقير ميکنند به نفع مسلطين غربي - دلشان ميخواهد که همانها دوباره بيايند و براي امور کشور، فرهنگ کشور، جهتگيري کشور، شاخص معين کنند و معرفي کنند. اين عدهاي که امروز در خارج از کشور، در زير پرچم همين دشمنان خوني ملت ايران دارند عليه جمهوري اسلامي کار ميکنند، همين کساني هستند که واقعاً دنبال اين هستند که همان غفلت - غفلتِ محاسباتي - همان اغواي شيطاني که نسبت به عقلانيت اين کشور در يک دورهاي وجود داشت، همان مجدداً حاکم بشود. در مقابل اينها بايد ايستاد. حرکت، حرکت صحيح و عقلاني است..» (1/5/93)
ناکامي دشمن در ميدان واقعي و استفاده از حربه ايجاد خطاي محاسباتي
دشمنان انقلاب اسلامي در طول چهل سال گذشته حربه هاي مختلفي را براي مقابله با ملت ايران بکار گرفتهاند که در تمامي آنها ناکام ماندهاند. تلاش براي کودتا، کمک به تجزيه طلبان، جاسوسي و براندازي، به قدرت رساندن دست نشاندگان، اقدام نظامي، انواع و اقسام تحريمهاي اقتصادي، تحريک همسايگان براي حمله نظامي و ... همگي به شکست انجاميده است! در تداوم اين مسير شکست خورده است که سناريوي ايجاد اشتباه محاسباتي در دستورکار ايشان قرار گرفته است.
حکيم انقلاب در اين باره فرمودهاند: «دشمن در ميدان واقعي کاري نميتواند بکند. خب، حالا که کاري در ميدان واقعي نميتواند انجام بدهد و دستش از تأثيرگذاري خالي است، راه علاج دشمن چيست؟ راه علاج اين است که دستگاه محاسبهي طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتي من و شما را... ميدانند که جمهوري اسلامي براي رسيدن به هدفهاي خود داراي توان است؛ بايد نخواهد؛ اگر «خواست»، ميتواند؛ ميخواهند کاري کنند که نخواهد. امروز تلاش دنياي استکبار و در رأس آنها آمريکا است و اين همان جنگ نرمي است که ما از چند سال قبل از اين دربارهي آن بحث کرديم، حرف زديم؛ ديگران هم گفتهاند و نوشتهاند و بحث کردهاند.» (16/4/93)
الف. راهکارهاي ايجاد خطاي محاسباتي
استکبار جهاني براي ايجاد خطاي محاسباتي نزد ملت و مسئولين جمهوري اسلامي از حربه هاي مختلفي استفاده ميکنند که مهمترين آنان را مي توان چنين برشمرد:
1. تهديد: يکي از مهمترين شگردهاي دشمن در اين جنگ همه جانبه، تلاش براي ايجاد ترس و رعب در دل ملت ايران است تا با سست کردن ارادهها و تصميمها، اين ملت غيور را دچار «خطاي محاسباتي» کرده و در نهايت به تسليم و سازش بکشانند. «ترسيدن» بدون شک در نهايت به تسليم شدن خواهد انجاميد و دشمن به اين اصل مهم رواني در عرصه جنگ آگاه است، لذا بخش عمده توان رسانه اي خود را در خدمت تحقق اين راهبرد بکار گرفته است.
سردمداران جبهه باطل حربه تهديد و ارعاب را براي تحميل اراده خود بر جبهه حق بکار برده تا آنان را به کرنش و انفعال تسليم وا دارد و اراده مومنان را سست نمايند! اما فراموش نبايد کرد در مصاف ارادهها، اردوگاهي که از تهديدات پوشالي دشمن نهراسد و بر اهداف خود استوار باشد و بر ظرفيتها و سرمايههاي دروني خود اعتماد بورزد، پيروز ميدان خواهد بود! و اين ويژگي جبهه مومناني است که مبتني بر سبک زندگي توحيدي زندگي کردهاند و با مولفههايي چون اخلاص و ايمان، فاصله گرفتن از دنياگرايي، اميدواري و اطمينان خاطر به تحقق وعده نصرت الهي و شوق به جهاد و شهادت مانوس گشته اند.
از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي «تأثير شيطان در دستگاه محاسبهي ما، از راه تهديد و تطميع است؛ از يک طرف ما را ميترساند: آيهي شريفهي قرآن در سورهي مبارکهي آلعمران [ميفرمايد]: اِنَّما ذلِکُمُ الشَّيطنُ يخَوِّفُ اَولِيآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنين. در قضيهي غزوهاي که بعد از اُحد اتّفاق افتاد - که آمدند شايعه کردند که دشمن آمد، پدرتان درآمد، همه چيزتان از دست رفت - پيغمبر فرمود: آن کساني که امروز در جنگ اُحد زخمي شدند، همانها شمشير بردارند و بيايند؛ اگر هيچکدامتان هم نياييد، من تنها خواهم رفت. پيغمبر اکرم راه افتاد، کساني که آن روز در اُحد زخمي شده بودند، شمشير برداشتند با پيغمبر راه افتادند رفتند و دشمن را که در نزديک مدينه - [خبر] درست بود - کمين کرده بود و قصد داشت که حمله کند بهصورت غافلگيرکننده، تارومار کردند و برگشتند. فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم يمسَسهُم سوء؛ بعد ميفرمايد که: اِنَّما ذلِکُمُ الشَّيطنُ يخَوِّفُ اَولياءَه. يکي از کارهاي شيطان ترساندن است: اَلشَّيطنُ يعِدُکُمُ الفَقر؛ شما را از فقر ميترساند - بنابر يک احتمال در معناي اين آيهي شريفه - اين تهديد بود» (16/4/93)
در اين بين برخي عناصر سست بنيان که ضعفهاي دروني و دلبستگي به تعلقات مادي، جرات و جسارت و شجاعت را از ايشان گرفته است، در جامعه تلاش دارند تا خوف و ترس را فراگير ساخته و گويا ماموريت دارند تا ته دل ملت را خالي کنند! به فرموده رهبري: «يک عدّهاي خودشان ضعيفند، خودشان منفعلند، ميگويند انقلاب ضعيف شده؛ خودشان ضعيفند، قياس به نفْس ميکنند. خودشان دل باختهاند، دلشان را از دست دادهاند، خيال ميکنند اين مردم همينجور هستند. ضعفهاي خودشان را به مردم نسبت ميدهند» (29/11/97)
در برابر ايشان بايد هوشيار بود و مهارشان نمود و اجازه نداد با در اختيار گرفتن تريبونهاي مختلف از جمله فضاي مجازي، بيماري ذاتي خود را به ديگران نيز سرايت دهند!
2. تطميع: روي ديگر سکه تهديد، تطميع است. نشان دادن باغ هاي رنگارنگ دروغين و سراب هاي خياليني که انسانهاي سست ايمان را دچار وسوسه و ترديد کرده و آنها را به برخورداريهاي دنيوي محدود راضي کند! شيوه اي که شيطان براي انحراف آدمي به کار گرفته و انسان اغوا شده در خطايي پرخسران حاضر به فروش دنياي جاودانه آخرت به دنياي فاني ميشود! رهبر معظم انقلاب ماجراي تطميع را چنين شرح مي دهد: «از طرف ديگر تطميع است؛ از سوي ديگر وعده ميدهد شيطان، وعدههاي فريبنده؛ اينجا هم آيهي شريفهي قرآن ميفرمايد: يعِدُهُم وَ يمَنّيهِم وَ ما يعِدُهُمُ الشَّيطنُ اِلّا غُرورا؛ وعده ميدهد، آرزوها را در دل آنها بيدار ميکند، زنده ميکند، يک آيندهي رنگي و دروغين و خيالي مثل سراب در مقابل چشم مؤمنينِبهخود ميگذارد؛ وَ ما يعِدُهُمُ الشَّيطنُ اِلّا غُرُورا؛ امّا فريب است. از يک طرف تهديد، از يک طرف تطميع؛ مثل رفتاري که امروز آمريکا دارد و قدرتهاي استکباري هميشه [دارند]؛ از يک طرف تهديد ميکنند، از يک طرف تطميع ميکنند. تطميع، فقط تطميع شخصي نيست؛ تطميعهاي کلّي: «چنين ميکنيم، چنان ميکنيم»؛ بعد هم نميکنند، دروغ ميگويند؛ کار شيطان اين است. همهي اين کارهايي که شيطان انجام ميدهد - اين اغوا، اين تهديد و تطميع - براي اين است که دستگاه محاسباتي انسان مؤمن را از کار بيندازد تا محاسبهي غلط انجام بدهد؛ وقتي دستگاه محاسباتي از کار افتاد، کار خراب ميشود. محاسبهي غلط، يکي از بزرگترين خطرها است؛ گاهي حيات انسان را تهديد ميکند؛ گاهي سرنوشت انسان را تهديد ميکند؛ چون توان انسان، نيروي انسان، تواناييهاي انسان، تحت سرپنجهي ارادهي او است، و ارادهي انسان تحت تأثير دستگاه محاسباتي او است: اگر دستگاه محاسباتي بد کار کرد، ارادهي انسان تصميمي ميگيرد و در جهتي ميرود که خطا است؛ آنوقت نيروهاي انسان، همهي تواناييهاي انسان در اين جهتِ خطا به کار ميافتد؛ اين آن چيزي است که بايد مراقب آن باشيد.» (16/4/93)
3. نفوذ: خطاي محاسباتي بالاخص در ميان مسئولين و نهادهاي تصميم ساز از طريق نفوذ جاسوسان و خودفروخته ها و نيروهاي آموزش يافته دستگاههاي امنيتي نيز دنبال ميشود. به واقع نقش ترفند نفوذ را به عنوان يکي از ابزارهاي ايجاد خطاي محاسباتي نبايد دست کم گرفت. امام خامنه اي با صراحت اعلام ميدارند: «من از روي اطّلاع دارم عرض ميکنم که برنامهي نفوذ در کشور يک برنامهي جدّي استکبار است، برنامهي جدّي آمريکاييها است؛ دارند دنبال ميکنند که نفوذ کنند. اشتباه نشود! اين نفوذ براي اين نيست که از يک جايي کودتا بشود؛ نه، ميدانند که در ايران، در جمهوري اسلامي، با ساختي که جمهوري اسلامي دارد کودتا معني ندارد. يک جاهايي يکوقت داخل فلان نيروي مسلّح نفوذ ميکنند براي اينکه بيايند کودتا کنند، يکي را ببرند، يکي را بياورند؛ نه، اين نفوذ براي کودتا نيست، اين نفوذ براي دو منظور ديگر است. يکي از آماجهاي اين نفوذ مسئولانند؛ آماج دوّم مردمند. مسئولان آماج اين نفوذند؛ براي چه؟ هدف چيست؟ هدف اين است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغيير بدهند؛ يعني مسئول جمهوري اسلامي به اين نتيجه برسد که با ملاحظهي هزينه و فايده احساس کند که بايد اين اقدام را بکند، اين اقدام را نکند؛ نفوذ براي اين است به اين نتيجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ايجاد کند؛ نفوذ براي اين است که اين محاسبات در ذهن مسئولين عوض بشود. آنوقت، وقتي نتيجه اين بشود که فکر مسئولين و ارادهي مسئولين در مشت دشمن قرار بگيرد، ديگر لازم نيست دشمن بيايد دخالت مستقيم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصميمي را ميگيرد که او ميخواهد. وقتي محاسبهي اين حقير عوض شد، تصميمي را ميگيرم که او ميخواهد؛ من همان کاري را که او ميخواهد مفت و مجّاني انجام ميدهم؛ گاهي بدون اينکه خودم بدانم -يعني اغلب بدون اينکه خودم بدانم- اين کار را انجام ميدهم. [بنابراين] سعي ميکنند محاسبات مسئولين را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولينند.» (20/12/94)
4. جهان بيني مادي: ناديده گرفتن مولفه هاي جهان بيني الهي و تاثيرپذيري از درجاتي از سکولاريسم و سوق يافتن به جهان بيني مادي، عامل ديگري است که بسترسازي معرفت شناسانه و هستي شناسانه در سناريوي اشتباه محاسباتي است. به فرموده حکيم انقلاب اسلامي: «يکي از خطاهاي محاسباتي اين است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّي محدود بماند؛ يعني عوامل معنوي را، سنّتهاي الهي را، سنّتهايي که خدا از آنها خبر داده است، آن چيزهايي را که با چشم ديده نميشود، نديده بگيرد؛ اين يکي از خطاهاي بزرگ محاسباتي است. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ ينصُرکُم وَ يثَبِّت اَقدامَکُم، ديگر از اين واضحتر؟ اگر شما در راه خدا حرکت کنيد، دين خدا را نصرت کنيد، خدا شما را نصرت خواهد داد؛ اين سنّت الهي است، اين غير قابل تغيير است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبديلاً؛ اگر در راه احياي دين الهي حرکت کرديد و اين جهت را رعايت کرديد، خدا شما را نصرت خواهد داد. اين را قرآن گفته است، با اين صراحت که وعدهي الهي است؛ ما هم در عمل آن را تجربه کردهايم.» (16/4/93)
5. رسانه هاي اغواگر: مهمترين ابزار بکار امده براي ايجاد خطاي محاسباتي رسانه هاي اغواگري هستند که هم در خدمت تهديد و هم تطميع و هم فريب گرفته ميشوند. رسانه هاي فراگير عالم که اکثريت آن در اختيار صهيونيسم بين الملل هستند امروزه افکار عمومي ميلياردها انسان را تحت کنترل دارند و همگي در خدمت بزرگ نمايي اقتدار امريکا و تحقير ديگر ملت ها هستند. به فرموده رهبري: «در تبليغات گستردهي رسانهاي دشمنان ما سعي ميشود توان داخلي و ملي کشور تحقير شود و کوچک شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بيش از آنچه که هست، معرفي شود؛ اين يکي از لغزشگاههاست.» (3/5/91)
ب. راهکارهاي مصونيت بخشي در برابر خطاي محاسباتي
براي تبيين بينات اسلام بايد به شخاصهايي اشاره کرد که مقوم اين ثبات در انديشه است:
1. اعتماد به خدا و سنن آفرينش؛ اعتقاد و باور نظري و پايبندي عملي به جهان بيني توحيدي و همه آموزه هاي استنتاج شده از آن مهمترين عنصر بازدارنده معرفت شناسانه است که مانع افتادن در دام خطاي محاسباتي است. رهبر معظم انقلاب اسلامي معتقد است: «محاسبات ما را نميتوانند عوض کنند؛ محاسبات جمهوري اسلامي از روز اوّل براساس منطق عقلاني بوده است؛ براساس يک قوّهي عاقلهاي بوده است. عناصري که اين محاسبات را شکل ميداده اينها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرينش؛ دوّم، بياعتمادي به دشمن و شناخت او. از جملهي موارد اعتماد به خدا و سنن آفرينش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ايمانها است؛ اعتماد به محبّتها است؛ اعتماد به انگيزههاي صادقانه است؛ اعتماد به صدق مردم است - که امام بزرگوار ما مظهر اين اعتماد بود - اعتقاد به خودباوري و اينکه «ما ميتوانيم»؛ تکيهي به عمل و پرهيز از بيکارگي؛ اعتماد به نصرت الهي؛ تکيهي به تکليف و مجاهدت در راه تکليف؛ اينها آن چيزهايي است که از روز اوّل تا امروز مجموعهي عناصر قوّهي عقلاني نظام اسلامي را - که پايه و زيربناي حرکت او بود - شکل داده است» (16/4/93)
2. بياعتمادي به دشمن و شناخت او: اعتقاد کامل به اين حقيقت که « نبايد به دشمن اعتماد کرد» را ميتوان مهمترين شاخصي دانست که حاصل آن گرفتار نشدن در سناريوي دشمن است. اين اعتقاد هم حاصل اعتماد به آموزه هاي قرآني و اسلامي است که بارها و بارها مومنان و جامعه اسلامي را به عدم اعتماد و تبعيت از دشمن توصيه کرده است و همواره نسبت به عواقب اعتماد و پيروي از شيطان سخن گفته است. و هم محصول درسآموزي و عبرتگيري از گذشته است. گذشته اي که شواهد متعددي براي خيانت دشمن به ملت ايران براي آن ميتوان يافت. بيش از دويست سال فريب و نيرنگي که ملت ايران در مواجهه با اروپائيان تجربه و تکرار کرده است، پس از ورود آمريکاييها به ايران نيز ادامه يافت و حاصل آن عقب ماندگي و غارت سرمايه هاي يک ملت بود! لذا شکل گيري «ديوار بلند بياعتمادي» وضعيتي طبيعي است که اثبات آن نيازمند اقامه دليل نميباشد.
3. هوشمندي و بصيرت: بدون شک عامل مهم ديگري که مانع از افتادن در دام خطاي محاسباتي است، داشتن بصيرت و هوشمندي سياسي است. زودباوران و ناآگاهان سياسي و آنهايي که توان تجزيه و تحليل رخدادهاي سياسي را ندارند، خيلي زود فريب دشمن را خورده و دچار اشتباه محاسباتي خواهند شد. اما بصيرت به مثابه چراغي است که مانع از خطا در تصميمگيريها است و اجازه نميدهد تا خلل در انتخاب ها حاصل گردد و مسير انحرافي خود را طريق هدايت معرفي کند.
4. تقوا و خودسازي انقلابي: تقوا و خودسازي انقلابي را بايد ضلع سوم فرآيند مصونيت سازي در برابر خطاي محاسباتي به حساب آورد. همانطور که گفته شد، يکي از مهمترين شگردهاي دشمن در تحقق سناريوي خطاي محاسباتي بکارگيري شيوههاي تهديد و تطميع است. تهديد در افرادي اثر دارند که در درون خود خلل و ضعفهايي دارند، ضعفهايي برآمده از خودخواهيها و تعلقات دنيايي و دشمن بر اين ضعفها اثرگذاشته و تصميمات را دگرگون ميسازد! انسان مومن اما با خودسازي انقلابي و مراقبت و تقواي الهي و مستحضر شدن به قدرت الهي هرگونه ترس و دلهره در مواجهه با دشمن را از وجود خود دور ساخته است و بدين شکل يکي از مهمترين ابزارهاي دشمن را بياثر کرده است.
از سويي ديگر انسان مومن متقي با چشم پوشيدن از دنياي زودگذر مادي، تعلق خود را به ثروتهاي عظيم زندگي باقي و حيات طيبه گره زده است، لذا ابزار تطميع مادي نيز در او اثرگذار نيست. نه پيشنهاد ثروت و نه مکنت و نه قدرت و رياست نميتواند او را وسوسه کرده و از حرکت در صرط مستقيم منحرف سازد.
امام خامنه اي تاکيد دارد: «کار شيطان اغوا کردن است؛ اغوا يعني چه؟ يعني ايجاد اختلال در دستگاه محاسبهي شما - شيطان اين است ديگر - نقطهي مقابل، کارکرد تقوا است؛ سعي شيطان اين است که شما را اغوا کند، يعني دستگاه عقل را، دستگاه فطرت را، دستگاه سنجش صحيح را که در وجود انسان گذاشته شده است، از کار بيندازد؛ يعني انسان را دچار خطاي در محاسبه کند. کار تقوا نقطهي مقابل است: اِن تَتَّقُوا اللهَ يجعَل لَکُم فُرقانا، تقوا به شما فرقان، يعني آگاهي براي جدا کردن حق از باطل را ميدهد. در آيهي شريفهي ديگر [ميفرمايد]: وَ اتَّقُوا اللهَ وَ يعَلِّمُکُمُ الله؛ تقوا موجب اين است که خداي متعال دريچههاي دانش را، آگاهي را، دانايي را به روي شما باز کند.»
5. توجه به شاخص هاي جبهه حق: يکي از مهمترين راهکارهاي تشخيص حق و باطل در آوردگاه هاي بزرگ، بالاخص انجا که دشمن تلاش دارد تا نيروهاي جبهه حق را با نيزنگ و فريب دچار خطاي محاسباتي نمايد، توجه به شاخص ها و حجت هايي است که ميتوانند راهنما و معرف جبهه حق باشند. مثال مشهور چنين راهنماهايي را ميتوان در ماجراي جنگ صفين يادآوري نمود که رهبر معظم انقلاب اسلامي از آن چنين ياد ميکنند:
«جناب عمّار در جنگ صفّين ديد يک عدّهاي از افراد لشکر کأنّه مضطربند، متحيرند، جهت کار و هدف کار را درست تشخيص نميدهند؛ احساس وظيفه کرد. عمّار، زبان گوياي اميرالمؤمنين است؛ آمد در مقابل اين جمعيت ايستاد، گفت: اين پرچم جبههي مقابل - پرچم بنياميه - را ميبينيد؟ همين پرچم را ما در جنگ بدر و در جنگ اُحد در مقابل خودمان داشتيم؛ اين همان پرچم است. بنده عرض ميکنم امروز هم آن پرچمي که در منطقهي آسيا، در مناطق اروپا و آمريکا، در هر نقطهي از عالم در مقابل انقلاب ايستاده، همان پرچم است؛ همان پرچمي است که در مقابل ابراهيم و موسيٰ و عيسيٰ برافراشته شده بود. آنها نابود شدند و موسيٰ و عيسيٰ و ابراهيم زندهاند. علّت زنده بودنِ آنها هم اين است که خداي متعال به حضرت موسيٰ فرمود: اِنَّني مَعَکُما اَسمَعُ وَاَري؛ نترسيد، نترسيد، واهمه نکنيد، دچار اشتباه در محاسبه نشويد، خدا با شما است.» (بيانات در ديدار مداحان اهلبيت عليهمالسلام، 7/12/97)
بدون شک مهمترين پرچمدار جبهه حق در زمان ما رهبر معظم انقلاب اسلامي است که توجه به بيانات و رهنمودهاي ايشان ميتواند ما را از افتادن در دام اشتباه محاسباتي مصون بدارد.
ارسال نظرات